اگه من عاشق دیوار بودم .. ترک میخورد و یه پنجره میشد
اگه غم چشامو آینه میدید .. دلش درگیر این منظره میشد
اگه تنهاییمو به شب میگفتم .. همه شهرو برام بیدار میکرد
اگه با کوه درددل میکردم .. صدامو لااقل تکرار میکرد
نشون میدی به من بیاعتنایی .. تو رو میخوام ولی به چه بهایی!؟
شاید با مهربونی زیادم .. خودمو اشتباه توضیح دادم!
منم اونکه میون شب تیره .. نتونست هیچکی نادیدهم بگیره!
همونکه با نگاهش به تو فهموند .. میشه مغرور بود اما نرنجوند!
میرم جایی که گریهم بیصدا شه .. فراموش کردنم آسون نباشه
از این تقدیر میلرزه وجودم .. من امتحانمو پس داده بودم
با یاد روز آشنایی همراه اندوه نگاهت
رفتم که دیگر برنگردم دیگر نمی مانم به راهت
من قصه اندوه و دردم رفتم که دیگر برنگردم
من شعله ای خاموش و سردم رفتم که دیگر بر نگردم
رفتم دگر بدرود بدرود پایان گرفت افسانه ما
چون قایقی در دست طوفان ما عشقمان گم شد به دریا
36510 بازدید
10 بازدید امروز
31 بازدید دیروز
134 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian